فروش عین مرهونه از دیدگاه مذاهب خمسه با تأکید بر نظریه آیتالله سیستانی
چکیده:
تأثیر نظر و عمل در کمال انسان در زمره مباحث مهم فلسفه اسلامی و فلسفه غرب است. ربط میان نظر و عمل زیربنای بسیاری از دیدگاهها در حوزه انسان شناسی به شمار میآید. مسأله کمال انسان در حکمت متعالیه و مکتب اگزیستانسیالیسم از جهات و ابعاد مختلف میتواند مورد بحث قرار گیرد. در اﻳﻦ پژوهش نسبت نظر و عمل در کمال انسان از دیدگاه ملاصدرا و کییرکگور مورد ﺑﺮرﺳﻲ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪاﺳﺖ.
برای انجام این کار، ابتدا مبانی هستیشناسی و انسانشناسی از نظر دو متفکر بیان شده، سپس به بحث در باره انسان و ابعاد وجودی او پرداختیم. در وهله بعد، تبیین نسبت نظر و عمل در کمال انسان هدف اصلی پژوهش بوده است. در ضمن مقایسه و تطبیق بین آراء این دو فیلسوف نتایجی به دست آمد که در ذیل بیان خواهد شد.
از نظر ملاصدرا جنبه معرفتی و بعد عقلانی انسان مهمترین عامل برای رسیدن به کمال و سعادت حقیقی است. اعمال به عنوان بستری شرایط تحقق این امر را فراهم میکند و به جنبه عقلانی مدد میرساند. انجام اعمال باعث سعه و گستردگی و شدت جوهری وجود انسان میشود و از این رو به کمال و سعادت او کمک میکند. عمل به تنهایی (بدون نظر و حوزه عقلانی) نقشی در این راستا ندارد و به تبع نظر است که عمل نقش پیدا میکند. کمال در این تعریف، کمالی جوهری و حقیقی است.آنچه در نظر کییرکگور سبب کمال و سعادت انسان میشود توجه به عمل است. اندیشه او در تقابل با فلسفههای متافیزیکی و صرفاً نظری شکل گرفته است. توجه به عمل در سایه فردیت، و با طرد عقل و مسائل عقلانی و استدلالی (هم در حوزه کلی تفکر و هم در حوزه ایمان) محقق میشود. هنگامی که او در مبحث کمال انسان از سپهرهای وجودی انسان سخن میگوید معتقد است حوزه غیرعقلانی (همچون احساس و ایمان) نقش اصلی در عمل انسان را بر عهده دارد و کمال حقیقی انسان در سپهر ایمانی عمل حاصل میشود.