ماهیت مثمن در قراردادهای مستحدثه در فقه و حقوق ایران
چکیده:
ماهیّت مثمن از دیرباز مورد توجه فقیهان امامیّه بوده است و در کتب فقهی با تعاریفی که از عقد بیع انجام دادهاند، نظرات خود را در خصوص ماهیّت مثمن با این تعاریف ابراز داشتهاند. در عصر کنونی با توسعه مالیّت و مال شناختن اموالی که وجود خارجی ندارند اما در عرف، خرید و فروش محسوب میشوند، همین امر سبب ارائه نظریات مختلف با آثار متفاوت در برخورد با این چنین نقل و انتقالات، توسط صاحبنظران شده است. بر طبق دیدگاه سنّتی که مبیع در عقد بیع حتماً باید از اعیان به مفهوم مضیّق آن (عین در مقابل منفعت و حق) باشد، قابلیت نقل و انتقال اموال غیرمادی در قالب بیع وجود ندارد؛ بنابراین این قراردادها را باید مشمول ماده 10 قانون مدنی یا عقد صلح دانست. اما در خصوص مفهوم عین، دیدگاه دیگری هم وجود دارد که قائل به تفسیر مُوَسَّع عین است و عین را در برابر منفعت میداند. این دیدگاه تا حد زیادی مشکل عدم قرار گرفتن عقد بیع در قالب عرفیاش را برطرف میکند. قول مشهور فقیهان امامیّه، لزوم عینیّت مبیع به مفهوم مضیّق آن است و قانون مدنی هم از این دیدگاه فقیهان پیروی کرده است.
نوشتار حاضر در صدد بررسی ماهیّت مثمن برآمده و دیدگاههای فقیهان و حقوقدانان را مورد نقد و بررسی قرار داده است. دستاورد این تحقیق، این است که ماهیّت مثمن، مال است و هر دو دیدگاه تفسیر مضیّق و مُوَسَّع عین، محل نقد میباشند و با واقعیت عرفی عقد بیع، سازگار نیستند. به عقیده نویسنده، حتی منفعت را هم میتوان فروخت و باید در تعریف ماده 338 از عقد بیع، تجدیدنظر صورت بگیرد و تعریفی ارائه گردد که با واقعیت عرفی سازگار باشد.