نویسندگان | زینب ابوالحسنی - اکرم صفیری |
---|---|
همایش | کنفرانس ملی دستاوردهای نوین جهان در تعلیم و تربیت، روانشناسی، حقوق و مطالعات فرهنگی - اجتماعی |
تاریخ برگزاری همایش | ۱۳۹۷-۰۳-۳۰ |
محل برگزاری همایش | خوی - همکاری مشترک دانشگاه آزاد اسلامی زرقان و آموزش عالی علامه خویی |
ارائه به نام دانشگاه | دانشگاه شهید مطهری (ره) |
نوع ارائه | چاپ در مجموعه مقالات |
سطح همایش | بین المللی |
چکیده مقاله
قواعد فقهی مانند السلطان ولی من لا ولی له بیانگر وظیفهی حاکم در قبال حمایت از کودکانی است که سرپرستی ندارند و قاعدهی السلطان ولی الممتنع نیز بیان میکند که به جهت حفظ مصالح کودک و دفع مفسده از او، اگرچه اصل، عدم ولایت شخص بر دیگری است، لیکن در مواردی که والدین صلاحیت نگهداری از کودک را ندارند، به حکم ضرورت لازم است حاکم در حیطه خانواده حضور پیدا کند و حقوق کودک را حفظ نماید. حاکم جامعهی اسلامی از باب ولایت مطلقه، بر کودکان بدون سرپرست و بدسرپرست، ولایت دارد و اداره اموال و تعلیم و تربیت آنها، وظیفهی حاکم اسلامی است و قضات از طرف حاکم بر این کودکان ولایت دارند و باید نسبت به امور عامالمنفعه و پسندیده مثل حمایت از این کودکان اقدام نمایند. در صورتی که امکان حمایت از سوی حاکم وجود نداشته باشد، مؤمنین بر اموال ایتام ولایت دارند، اما ولایت آنها فقط مثبت جواز تصرف در اموال کودک است، در صورتی که کودک امکانات مالی کافی برای تأمین نیازهای زندگی خود را داشته باشد مخارج او از همان منبع تأمین میشود اما از آنجا که این کودکان، بدون دارایی هستند، منابع مالی متعددی از بیتالمال برای احقاق حقوق این کودکان در فقه اسلامی تعریف شده است؛ بنابراین ما در این مقاله نهادها و منابع مالی از حمایت از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست در فقه امامیه مورد بررسی قرار دادهایم.
کلید واژه ها: کودک، بدسرپرست، نهاد حمایتی، منابع مالی، فقه امامیه