الهیات فطرت مبتنی بر معناشناسی آن از منظر شهید مطهری و میرزا مهدی اصفهانی
چکیده:
مسئله اصلی این پژوهش، معناشناسی فطرت و الهیات مبتنی بر آن از منظر میرزا مهدی اصفهانی و استاد مطهری است که از طریق مراجعه مستقیم به منابع اسلامی، دراینباره نظریهپردازی کردهاند. در این پژوهش این نظاموارهها بررسی شده است و در آثار این دو تبیین شده و میتوان این نکته را برداشت کرد؛ روش تحقیق نیز به شکل مقایسهای جهت تبیین بهتر مسئله الهیات فطری و شناخت طرفین مقایسه است. از منظر میرزا مهدی، فطرت به معنای معرفت الهی ضروری است که در عالم ذر به انسانها موهبت شده است و خداشناسی، انسانشناسی و جهانشناسی اضلاع الهیاتی آن را تبیین میکند. در نگاه شهید مطهری اما فطرت به معنای گرایش بالقوه با اقسام و ابعاد عقل و دل، مورد توجه قرار گرفته است و شامل اضلاعی در خداشناسی، انسانشناسی و جهانشناسی است. مقایسه میان نظرات آنان نشان میدهد که در معنای فطرت و اضلاع آن، در مواردی نظیر منشاء فطرت، جهانشمول بودن آن و مبنای دین بودن، تشابه دارند و در مواردی نظیر قوه یا فعل بودن، اکتسابی بودن یا نبودن و معرفت بشری و الهی، متمایز هستند. در لوازم نظریات خود نیز، یکی به مراجعه مستقیم به متون و نصوص دینی و نفی فلسفه و عرفان فرامیخواند و دیگری به فراتر رفتن از ظاهرگرایی و فلسفه و عرفان دعوت میکند. اگرچه در مواردی مانند نفی مطلق علم حصولی بشری یا عدم تدوین کامل الهیات فطرت، قابل نقد هستند اما هر دو رویکرد در مقام عمل و در توسعه و تکمیل معرفت فطری، به طرح نظامواره الهیاتی با معرفت بشری پرداختهاند.