نسبت سنجی تدبیر الهی و افعال انسان در قرآن و روایات و فلسفهی ملاصدرا
چکیده:
بر اساس آموزههای دینی، خدای متعال همواره در حال تدبیر همه موجودات هستی، از جمله آدمیان است و هیچ حادثهای در زندگی آدمی رخ نمیدهد، مگر آنکه ارادهی تکوینی حضرت حق بدان تعلق گرفته است و این اراده تخلف ناپذیر است. از سوی دیگر، بر اساس آموزههای دینی، افعال آدمی در سرنوشت او موثر است و به او سفارش شده است تا به افعال صالح مانند دعا، نماز، حج، زیارت قبور اولیاء خدا، اطعام مساکین، نیکی به والدین و صله ارحام مبادرت ورزد تا سرنوشتش به نیکی رقم خورد و گرفتار آفات نگردد. پرسشی که در این میان رخ مینماید نحوهی سازگاری این دو آموزه دینی است.
رسالت پایاننامهی حاضر، این است که بر اساس مبانی فلسفی ملاصدرا به تبیین این سازگاری بپردازد. بر اساس یافتههای این تحقیق، در اندیشه فلسفی ملاصدرا دو تبیین برای این سازگاری ارائه شده است:
تبیین اول اینکه: در فلسفهی صدرایی خداوند، به صورت پیوسته وجود منبسط را که از صدر تا ذیل مخلوقات ساری و جاری است، افاضه میکند. این حقیقت مرسله، حقیقتی دارای مراتب است. پس تدبیر، یعنی افاضهی پیوستهی وجود به شکل ذومراتب که نظامی علّی با قوانین تکوینی ایجاد میکند که مجرای جریان تدبیر خداوند و تأثیر تکوینی افعال انسان است.
تبیین دیگر اینکه: بر اساس مبانی حکمت متعالیه فعل انسان را نمیتوان جدای از فعل پروردگار دانست. همانگونه که در هستی، ذاتی نیست جز ذات او، پس فعلی هم نیست جز فعل او. وقتی حقیقت موجودی، ربط به علت، شأنی از شئونش و رقیقهی او باشد، فعل و اثر آن موجود نیز غیری، ربطی و شأنی از شئون مبدأ خواهد بود. پس انتساب افعال انسانی به انسان به معنای جدایی آنها از دایرهی فعل پروردگار نیست.