نویسندگان | مهدی ساعتچی |
---|---|
نشریه | پژوهشنامه فلسفۀ دین (نامۀ حکمت) |
شماره صفحات | ۱۱۷-۱۲۴ |
شماره مجلد | ۳۹ |
نوع مقاله | Full Paper |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۱ |
رتبه نشریه | علمی - پژوهشی |
نوع نشریه | الکترونیکی |
کشور محل چاپ | ایران |
چکیده مقاله
معناشناسی الهیات عملی متوقف است بر انگارۀ عمل و نسبت آن با الهیات. متافیزیکِ عمل به بررسی شأن هستیشناختی عمل، جایگاه آن در میان سایر امور و نسبت آن با سایر اشیاء میپردازد. با نگاهی منظومهوار به آثار علامه طباطبائی، میتوان دیدگاه ویژهای در باب متافیزیک عمل از آن استخراج کرد. از نظر طباطبائی، عمل -به مثابۀ یک هویت خارجی- نوعی حرکت است، حرکتی که دارای یک سلسله مبادی در درون آدمی است. مشخصۀ عامل مختار این است که با وساطتِ افکاری برساخته (امور اعتباری) عمل میکند. حرکت انسان چیزی بر اشیای بیرونی نمیافزاید، بلکه صرفاً نحوۀ نسبتِ انسانِ بدنمند با بیرون از خود را تغییر میدهد. هر تغییری در جهان به تغییرات دیگر و در نتیجه به تغییر وضع جهان میانجامد. پس انسان جهان را از طریق افکار برساخته تغییر میدهد. هر آن چیزی که از سنخ اندیشه است و میخواهد به گونهای به ساحت کنش آدمی وارد شود باید از معبر امور اعتباری گذر کند. روشن است که الهیات در وهلۀ اول ساحتی نظری و مربوط به حوزۀ باورها است. مسئله این است که الهیات چگونه وارد این معبر میشود، چگونه مبنا و مبدأ عمل واقع میگردد، و به دیگر سخن چگونه مبدأ تغییر جهان میگردد، و چه مزیتی بر سایر مبادیِ نظری عمل دارد. به باور طباطبائی دین ترجیحات همسو با هستی و آفرینش را به انسان گوشزد میکند. بر این اساس میتوان به معناشناسی الهیات عملی رسید: الهیات عملی دانشِ تبیین و توجیه نحوۀ ترجح مبدأ الهیاتیِ عمل در شکلگیری کنشهای فردی و اجتماعی آدمی است. آدمی مادامی که عملی را راجح نیابد دست به انتخاب آن نمیزند. دنیای جدید انسان را به ترجیحات گوناگونی دعوت میکند، و الهیات عملی در این میان میتواند نقش سرنوشتسازی داشته باشد، بدین صورت که نشان دهد چگونه عمل دینی، قطع نظر از تکلیف بودنش، با وضع بشر هماهنگ است.