نسبت میان نظر و عمل در کمال انسان از نظر ملاصدرا و کی‌یر کگور

نام نویسنده (دانشجو):
محل دفاع: دانشگاه شهید مطهری (ره)
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد
سمت استاد در پایان‌نامه: استاد راهنما

چکیده:

تأثیر نظر و عمل در کمال انسان در زمره مباحث مهم فلسفه اسلامی و فلسفه غرب است. ربط میان نظر و عمل زیربنای بسیاری از دیدگاه­ها در حوزه انسان شناسی به شمار می­آید. مسأله کمال انسان در حکمت متعالیه و مکتب اگزیستانسیالیسم از جهات و ابعاد مختلف می­تواند مورد بحث قرار گیرد. در اﻳﻦ پژوهش نسبت نظر و عمل در کمال انسان از دیدگاه ملاصدرا و کی­یرکگور مورد ﺑﺮرﺳﻲ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ­اﺳﺖ.

برای انجام این کار، ابتدا مبانی هستی­شناسی و انسان­شناسی از نظر دو متفکر بیان شده، سپس به بحث در باره انسان و ابعاد وجودی او پرداختیم. در وهله بعد، تبیین نسبت نظر و عمل در کمال انسان هدف اصلی پژوهش بوده است. در ضمن مقایسه و تطبیق بین آراء این دو فیلسوف نتایجی به دست آمد که در ذیل بیان خواهد شد.

از نظر ملاصدرا جنبه معرفتی و بعد عقلانی انسان مهم­ترین عامل برای رسیدن به کمال و سعادت حقیقی است. اعمال به عنوان بستری شرایط تحقق این امر را فراهم می­کند و به جنبه عقلانی مدد می­رساند. انجام اعمال باعث سعه و گستردگی و شدت جوهری وجود انسان می­شود و از این رو به کمال و سعادت او کمک می­کند. عمل به تنهایی (بدون نظر و حوزه عقلانی) نقشی در این راستا ندارد و به تبع نظر است که عمل نقش پیدا می­کند. کمال در این تعریف، کمالی جوهری و حقیقی است.

آن­چه در نظر کی­یرکگور سبب کمال و سعادت انسان می­شود توجه به عمل است. اندیشه او در تقابل با فلسفه­های متافیزیکی و صرفاً نظری شکل گرفته است. توجه به عمل در سایه فردیت، و با طرد عقل و مسائل عقلانی و استدلالی (هم در حوزه کلی تفکر و هم در حوزه ایمان) محقق می­­شود. هنگامی که او در مبحث کمال انسان از سپهرهای وجودی انسان سخن می­گوید معتقد است حوزه غیرعقلانی (همچون احساس و ایمان) نقش اصلی در عمل انسان را بر عهده دارد و کمال حقیقی انسان در سپهر ایمانی عمل حاصل می­شود.


کلید واژه ها: کمال نظر عمل انسان ملاصدرا کی¬یرکگور